حصار و سگ‌های پدرم

(By Sherzad Hassan)

Book Cover Watermark PDF Icon
Download PDF Read Ebook

Note: If you encounter any issues while opening the Download PDF button, please utilize the online read button to access the complete book page.

×


Size 27 MB (27,086 KB)
Format PDF
Downloaded 668 times
Status Available
Last checked 14 Hour ago!
Author Sherzad Hassan

“Book Descriptions: در این کتاب، پیش از آغاز داستان یکی از سخنرانی‌های شیرزاد حسن چاپ شده که برای آشنایی خوانندگان با برخی دیدگاه‌ها و نقطه نظرات نویسنده پیرامون «نویسندگی» و «زبان» مناسب است. شیرزاد حسن در این سخنرانی که در یکی از کشورهای غربی در مجمعی از نویسندگان بیان کرده است، شرایط نویسندگان جهان سوم و به خصوص نویسندگانی چون خود را به مقایسه با شرایط نویسندگان جهان غرب کشانده و شرایط به راستی دشوار و اسف‌انگیز آن‌ها را وصف کرده است. آنچه او در سخنرانی‌اش بیان می‌کند بی ارتباط با داستان «حصار و سگ‌های پدرم» نیست. هر دو، چه سخنرانی و چه داستان، به شرایط سختی اشاره دارند که انسان‌ها را از هویت‌‌های انسانی و حقوق انسانی جدا می‌سازند. جهانی که شیرزاد حسن به آن اشاره می‌کند و در داستان «حصار و سگ‌های پدرم» به آن تجسم ادبی می‌بخشد، جهانی است در سیطره‌ی قدرت‌های عقب مانده که به کشتارگاه خصوصیات انسانی بدل گشته است. نویسنده در توصیف جهان داستان خود از صحنه‌هایی سورئالیستی بهره گرفته است که به همان اندازه که غریب هستند، نزدیک‌اند. خاصه برای مردمان شرقی.

«حصار» و «سگ‌ها» چندان نیرومند و کهن هستند که به عوامل درونی شخصیت‌های داستان بدل شده‌اند و حتا زمانی که در توطئه‌ای خانوادگی «پدر» (نماد قدرت) به قتل می‌رسد، «حصار» و «سگ‌ها» (جهان ِ ساخته‌ی «پدر») همچنان در درون شخصیت‌های داستان حضور دارند و رفتار آن ها را رقم می‌زنند. داستان «حصار و سگ‌های پدرم» داستانِ ویرانی آدم هایی است که مقهور قدرتند، و اگرچه شیرزاد حسن در این داستان نومیدانه به جهان داستان خود نگریسته است اما نفرت از آن در بند بند داستان به خوبی مشهود است.
***
این کتاب، داستان خانواده‌ای پدرسالار را روایت می‌کند که درون حصاری بزرگ زندگی می‌کنند. داستان از توصیف پدری درنده‌خو آغاز می‌شود که سالی چند بار ازدواج می‌کند و همه‌ی اهل خانه به فرمان او هستند و اجازه نمی‌دهد هیچ موجود مذکری وارد حصار او شود. دختران و پسران او همواره شلاق می‌خورند، کار می‌کنند و اجازه‌ی عاشق‌شدن و ازدواج را ندارند. تا این‌که همه از ظلم به ستوه می‌آیند و از پسر بزرگ می‌خواهند که پدر را بکشد.”