“Book Descriptions: تهران، ۱۳۲۲. جنگ جهانی دوم در اوج و ایران در اشغال متفقین. گویا مقدر است سرنوشت جنگ در خیابانهای تهران رقم بخورد، شهری پرالتهاب که در روشنایی میدانها و خیابانهاش نیروهای متفقین قدم میزنند و در سایهها و پشتوپسلههاش جاسوسهای آلمان نازی میخزند. دست سرنوشت در کار است تا زندگی نوری، نادیا، ولادیمیر و دیگران در تهران در هم تنیده شود. نادیا دختری لهستانی است که برای فرار از چنگ نازیها گیر روسها افتاده و پس از آزادی از گولاک، بنا دارد انتقام خون پدرش را از نازیها در تهران بگیرد. نوری پیشکاری جاهطلب است، زخمخورده از عشقی نافرجام که میکوشد از آب گلآلود ممکلت ماهی بگیرد و مال و مکنتی به هم بزند؛ و ولادیمیر سرباز روس تبعیدشدهای است که در خانهای اشتراکی در مسکو مدتی با خانوادهای ایرانی همسایه بوده و اکنون برای یافتن عشق گمشدهاش به تهران آمده است. در پس این داستانِ پرپیچوخم، طوفانی سهمگین در راه است: رویداد تاریخی کنفرانس تهران. اوضاع جنگ پیچیده شده و سران متفقین – چرچیل، روزولت و استالین – قرار است در تهران گرد هم آیند تا دربارهی آیندهی جنگ تصمیم بگیرند. آلمانیها که در خواب هم نمیدیدند دشمنانشان، سران انگلیس، آمریکا و شوروی، یکجا کنار هم جمع شوند، به این سادگیها از فرصت برگرداندن ورق به نفع خود نخواهند گذشت... پس از رمانهای تحسینشدهی «تو به اصفهان بازخواهی گشت» و «فرمان ششم»، مصطفی انصافی در بستر یکی دیگر از پرالتهابترین دورانهای تاریخ ایران روایتی نفسگیر از جنگ، خیانت، عشق، و جاسوسبازی خلق میکند، داستانی که در آن ارزش و لذت انتقام، بخشش و عشق هر لحظه در حال تغییر است و در معرض قضاوتی تازه.” DRIVE